خلاصه داستان سریال
قهرمان تنسی شیترا کن دشیتا(زمانی که من مجددا تناسخ پیدا کردم) با قهرمانان استاندارد دیگر دنیاها تفاوت داره چون اون به شکل یه شمشیر تناسخ پیدا کرده! ابتدای ماجراجوییش با ظاهر شدن در وسط یه جنگل پر از هیولا شروع میشه و بعد با یه دختر مجروحی رو به رو میشه که دیوانه وار برای نجات جونش درحال فراره. این قهرمان اونو از دست حمله کنندگانش نجات می ده و سپس این دو با هم آشنا میشن و دختر می گه اسمش فرن هست. اون گذشته سختی رو داره و بردگی و بدرفتاری های قبیلش گربه های سیاه رو تحمل کرده. قهرمان ما که نمی تونه اسم زندگی گذشتش رو به یاد بیاره، فرن جوان و سرسخت نام شیشو رو بهش می ده و صاحب اون میشه. بعد از اون، شیشو و فرن یه تیم قدر میشن و راهی ماموریتی برای آزادسازی ستمدیدگان و اجرای عدالت میشن!.