ورود عضویت
موضوعی برای فهرست شدن پیدا نشد!

“تو این مدت، برای اولین‌بار واقعا زندگی کردم”(ساکورا یامائوچی) در ادامه با معرفی و نقد انیمه «می خواهم پانکراست را بخورم» با ما همراه باشید.

خلاصه داستان: ساکورا یامائوچی دختری دبیرستانی است که از سرطان لوزالمعده رنج می برد و به مرگ نزدیک است. روزی در بیمارستان هم مدرسه ای ساکورا، هاروکی شیگا اتفاقی دفترچه خاطرات او را پیدا می کند و متوجه بیماری اش می شود. پس از آن ساکورا و هاروکی تنش ها و داستان های زیادی را بین همدیگر تجربه می کنند.

«می خواهم پانکراست را بخورم» انیمه ای است که در جولای سال ۲۰۱۸ به کارگردانی شینیچیرو اوشیجیما و نویسندگی خانم یورو سومینو از روی ناولی به همین نام به روی پرده رفت. اثر با نظر مثبت منتقدین و مخاطبان همراه بود و توانست نمره ۹۳ از ۱۰۰ از سوی منتقدین و نمره ۸.۶ را از مخاطبان دریافت کند.

هر چند انیمه با نظرات مثبت فراوانی همراه بود ولی از بعضی از جهات به شدت ضعف داشت. یکی از ضعف های به شدت فاحش کار، شروع بد آن بود. نویسنده برای شروعی شوک آور و پر چالش تمام تعلیق داستانی خودش را از بین می برد. ما از همان اول با داستان سوخته ای شروع می کنیم و می دانیم که در نهایت شخصیت دختر ما می میرد؛ با این تصور دیگر مخاطب داستان را با آن اشتیاقی که باید دنبال نمی کند. تمام چالش داستان تبدیل می شود به یک داستان عاشقانه و ملودرام غمگین که باعث می شود انیمه بشود یکی از همان انیمه های روزمره عاشقانه که اگر در سایت mal سرچ کنید، تعدادشان سر به فلک می کشد. اما نکته مثبت داستان این انیمه این است که می تواند مخاطب خود را احساساتی کند. داستان ها و اثر های هنری زیادی هستند که با وجود داستان غمگین، نمی توانند روی بیننده خود اثری بگذراند، که خوشبختانه «می خواهم پانکراست را بخورم» از این قاعده مستثنی است.

شخصیت پردازی هم مانند تمام کارهای درام دیگر است؛ تقریبا شخصیت پردازی ای وجود ندارد؛ نه برای کارکترهای اصلی و نه فرعی. خرده عادتی وجود ندارد، تکه کلامی وجود ندارد، هیچ حرکت خاص یا هیچ ویژگی ظاهری خیلی خاص وجود ندارد که شخصیت ها را از تیپیکالشان بیرون بیاورد. البته این عیب چندان بزرگی محسوب نمی شود، چرا که از طرفی انیمه درام است و درام شخصیت پردازی ندارد و داستان در ارتباطات خلاصه می شود و از طرفی دیگر سینمایی است که باعث می شود دست نویسنده و کارگردان برای حرکات خلاقانه و شخصیت پردازی های مفصل بسته باشد.

جدا از این نکته های منفی طراحی و انیماتوری کار به شدت قوی و رنگ و نور پردازی واقعا تحسین برانگیز بود که برای کسانی که در صنعت انیماتوری دستی بر آتش دارند می دانند که درآوردن نور و رنگ به این زیبایی حقیقتا کار زمان بر، هزینه بر و سختی است.

در نهایت اگر طرفدار انیمه های درام و عاشقانه هستید از دست دادن این اثر می تواند یک پشیمانی بزرگ برای شما به جا بگذارد.

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. Avatar یاسمن میگه
    0
    0

    عالیییییییی ممنون از نویسنده خوب این پست