ورود عضویت
موضوعی برای فهرست شدن پیدا نشد!

“عروسک‌ها…
تو خالین؛ میدونی که.
کاملا خالی، از بدن و از روح. این پوچی شون درست مثل مرگه؛ ولی هر چیز خالی هم دوست داره که پر بشه.
حس نمی‌کنی این مکان داره یه چیزی رو از وجودت می‌کشه بیرون؟”(می میساکی)

در ادامه با معرفی و نقد و بررسی انیمه «Another» با ما همراه باشید.

خلاصه داستان: در سال ۱۹۷۶ یکی از دانش آموزان بسیار محبوب مدرسه یومیاما -از کلاس شماره ۳ سال نهم- به نام میساکی، طی حادثه ای به طور ناگهانی میمیرد. مرگ میساکی باعث ناراحتی تمامی دانش آموزان کلاس ۳ و تمام معلم ها می‌شود. مدتی  بعد اما یکی از دانش آموزان به نیمکت خالی میساکی اشاره ‌می‌کند و لب به سخن می‌گشاید:«میساکی اونجاست، میساکی زنده س». از آن روز به بعد تمامی دانش آموزان کلاس ۳ و همچنین تمام معلمان وانمود می‌کردند که میساکی زنده است و آن ها او را می‌بینند. تا جایی که حتی در امتحان نهایی برای او نیمکت و برگه امتحانی قرار دادند. در پایان سال دانش آموزان کلاس ۳ برای گرفتن عکس دسته جمعی با معلم خود گرد هم آمدند. پس از گرفتن عکس با موردی عجیب مواجه شدند؛ روح میساکی در عکس حضور داشت. از آن پس کلاس ۳ سال نهم، به یک کلاس نفرین شده بدل گشت.

انیمه «Another» (دیگری) اقتباسی از رمانی با همین نام در ژانر ترسناک و معمایی است که در تاریخ ۲۹ اکتبر ۲۰۰۹  توسط نشریه «Kadokawa Shoten» (کادوکاوا شوتن) عرضه شد.

نویسنده این رمان  «Yukito Ayatsuji» (یوکیتو آیاتسوجی)، نویسنده ژانر معمایی و وحشت ژاپنی، و یکی از بنیانگذاران کلوپ نویسندگان معمایی Honkaku  (هونکاکو) و نماینده جنبش سنتی در نوشتن داستان معمایی ژاپنی است. نخستین رمان او به نام «The Decagon House Murders»(قتل های خانه دکاگون) در سال ۱۹۸۷ منتشر گشت و موفق به کسب جایگاه هشتم در بین 100 رمان راز آلود در تاریخ ژاپن شد.

۲۲ سال پس از این رمان، یوکیتو بار دیگر غوغایی عظیم بر پا می کند؛ قلم جادویی او اینبار معجزه ای جدید را به ارمغان می آورد. اثری به نام «دیگری». اثری که بازگو کننده نفرینی شوم و و قدرتمند است که نه تنها دامن‌گیر‌ قربانیان آن می‌شود، بلکه خانواده قربانیان را تا دو نسل پیشین در معرض خطر قرار می‌دهد.

داستان «دیگری» در اوج سادگی، بسیار پیچیده است. متن روان، گره های داستانی فراوان و جذاب، شخصیت های متنوع و با ثبات تصویر سازی فوقالعاده از جمله ویژگی هایی هستند که با پر و بال دادن به آن ها ذهن مخاطب را به بازی می‌گیرد.

نویسنده به گونه ای داستان را پیچیده طراحی نمود که داستان بسیار ساده و دلنشین به نظر می‌رسد؛ اما درعین حال ذهن مخاطب به سمتی هدایت می‌شود که در هزار توی داستانی نویسنده با بن‌بست مواجه شود. متن داستان از نثری روان و قابل درک با جملاتی کوتاه تشکیل شده است که درک و فهم داستان را ساده تر می‌کند و از خسته شدن ذهن جلو گیری می کند. گره های داستانی با معما های تازه و متنوع در جای جای داستان ظاهر می‌شوند و ذهن مخاطب را بیش از پیش درگیر می‌کنند؛ از طرفی این گره ها باعث مشکوک شدن مخاطبان به تمام شخصیت های داستان می‌شوند که این امر رسیدن به پاسخ صحیح وپی بردن به رمز و راز داستان را دشوارتر می‌سازد. در این رمان شخصیت های مرموز و فراوانی وجود دارد. نویسنده در این داستان توضیحی در مورد شخصیت ها ارائه نداده است که این مورد می‌تواند یک نقطه ضعف باشد. اما در مورد «دیگری» ابداً اینطور نیست؛ چرا که نبود هیچ خاطره ای از گذشته شخصیت ها در این داستان به راز آلود تر شدن آن کمک کرده و مخاطب را غرق در حس شک و تردید و همچنین رموز این داستان سرار آمیز می‌کند. تصویر سازی ها در این رمان، پا را از حد عالی فراتر گذاشته و توصیفات آن مرز های زیبایی را جا به جا ساختند. مخاطب با خواندن این رمان و فضا سازی دقیق آن، حس می‌کند که می‌تواند محیط داستان را در ذهن خود ببیند، همچنین حس ترس و هیجان در بند بند وجود او القا می‌شود. تمامی این ویژگی ها در رمان، دست به دست هم می‌دهند تا مخاطب را در جای خود میخکوب کرده و سبب می‌شوند تا مخاطب حتی لحظه‌ای بر زمین بگذارد.

نشر این رمان با استقبال گسترده مخاطبان همراه بود؛ به صورتی که ۹۱% از خوانندگان این رمان به آن امتیاز مثبت دادند و در مدت زمان کوتاهی این رمان به زبان های مختلف ترجمه و در کشور هایی نظیر اسپانیا و آلمان به فروش رسید و تا سال 2014چندین لایت ناول «Another Episode S / 0» (دیگری قسمت S/0)  و همچنین رمان «Another 2001» (دیگری 2001) به چاپ رسید. لایت ناول «دیگری قسمتS/0 » وقایع تابستان حاشیه‌ای تابستان۱۹۹۸ را شرح می‌دهد. زمانی که می به همراه خانواده خود به خانه ساحلی سفر کرده است. رمان «دیگری ۲۰۰۱» واقایع ۳ سال پس از رمان اول را بازگو می‌کند.

پخش مانگا «دیگری» از آوریل ۲۰۱۰ تا ژانویه ۲۰۱۲ ادامه داشت.  مانگاکا این اثرHiro Kyohara»»(هیرو کیوهارا) مانگاکای  «قتل های خانه دکاگون» بود. این مانگاکا هر چند تمام تلاش خود را برای ارائه اثر آیاتسوجی بدون هیچ کم و کاستی انجام داد و تصاویری دیدنی و دلنشین را رقم زد، اما با این حال تصاویر او در به دوش کشیدن بار کلمات آیاتسوجی ناکام ماند. رمانی که با خواندنش لرزه به اندام ها می‌انداخت، در این مانگا دارای تصاویری بسیار معمولی بود که ابادا حس ترس را به مخاطب تزریق نمیکرد. با این حال کیوهارا با رسم چنین تصاویری داستان را مرموز تر و پر رمز و راز تر جلوه داد و این خود نکته ای مهم درباره مانگا «دیگری» محسوب می‌شود. این موضوع سبب این شد که علارغم افت بخش ترسناک و القای ذهنی داستان، نظرات مثبتی از این مجموعه مانگا  دریافت شود.

اندکی بعد در ۹ ژانویه ۲۰۱۲ مجموعه تلوزیونی ۱۲ قسمتی که از این رمان اقتباس شده بود توسط استودیو  «P.A.Works» (Progressive Animation Works) پخش و موفق به جلب رضایت مخاطبان گشت. این انیمه توانست به نمره ۷.۲۶ در «My Anime List» (MAL) دست یابد.

در ۴ آگوست ۲۰۱۲ یک لایو اکشن از این انیمه به کارگردانی «Takeshi Furusawa» (تاکشی فروساوا) ساخته و اکران شد؛ اما با این حال نتوانست به موفقیت انیمه، مانگا و رمان دست یابد.

اگر چه مشکل القای ذهنی و ایجاد حس ترس در مخاطب در این انیمه بسیار کم تر از رمان بود، اما موفقیت ها و پیشرفت های بسیاری نیز در این انیمه مشاهده می‌شد. به عنوان مثال ترکیب کار انیماتورها و ویس اکترها اثری جادویی را پدید آورده است. تصاویر و صدای ویس اکتر ها احساسات کاراکتر ها را به خوبی منتقل می‌کنند؛ همچنین خصوصیات آن ها بیشتر بروز پیدا می‌کند. میساکی از همیشه مرموز تر، آکازاوا محکم تر و قوی تر و مغرور تر، ساکاکیبارا کنجکاو تر و توموهیکو محافظ کار تر است. از طرفی ننیتوان از کنار جلوه های سینمایی این اثر به سادگی گذشت. وایپ های چشم نواز، اسمش کات های حساب شده و فلش‌بک های به موقع تنها گوشه ای از جلوه های سینمایی این اثر می‌باشد.

با تمام این تفاسیر این اثر نیز مانند هر اثر دیگری دارای نقاط ضعف می‌باشد. از نقاط ضعف این انیمه می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

۱. پرداختن به موضوعات نامربوط: اوپنینگ این انیمه در تمام مدت عروسک هایی را نشان می‌دهد که بدون عروسک گردان در حال حرکت هستند. در قسمت دوم و سوم این انیمه کویچی ساکاکیبارا به یک مغازه مغازه عروسک فروشی قدیمی می‌رود و در طبقه پایین آن با می رو به رو می‌شود. می در رابطه با که عروسک ها کالبد های خالی از روح هستند و مانند هر چیز دیگری در طبیعت تمایل به پر شدن دارند؛ به همین دلیل روح مراجعه کنندگان را درون خود می‌کشند. این موضوع مکان ملاقات کویچی و می را مخوف تر و ترسناک تر جلوه می‌دهد؛ آیاتسوجی می‌توانست با توضیحات و پرداختن بیشتر به این موضوع آن را به خط داستانی اصلی متصل سازد؛ اما او به این موضع در همین مکان پایان می‌بخشد و مضوعی با پتانسیل بیار بالا را از داستان خود کنار می‌گذارد. با این تفاسیر مطرح کردن این موضوع (آن هم  زمانی که قرار نیست به آن پرداخته شود) در انیمه کاملا بیهوده است و می‌تواند مخاطب را از مسیر اصلی داستان دور سازد.

خطر اسپویل

۲. پایانی شگفت انگیز اما غیر منطقی: در قسمت سوم این انیمه می چشم‌بند خود را بر می‌دارد و چشم عروسکی که ماردش برایش ساخته را به کویچی نشان می‌دهد. می به این نکته اشاره می‌کند که با چشم عروسکی خود قادر به دیدن پدیده ها و وقایع ماورایی است که کسی آن ها را نمی‌بیند. همچنین در قسمت یازدهم می اقرار می‌کند که با چشم عروسکی خود مرده را از مدت ها پیش شناسایی کرده اما این موضوع را مطرح نکرده.با این اوصاف می می‌توانست پیش از به بار آمدن تمام فجایع این داستان جلوی تمامی آن ها را بگیرد. این که می تمام مدت از هویت مرده مطلع باشد اما از آن دم نزند بسیار غیر منطقی به نظر میرسد. به احتمال قریب به یقین آیاتسوجی آنقدر بر روی پایان شگفت آور این داستان متمرکز بوده که توجه به منطق داستانی را از خاطر برده است.

۳.افت سکانس های ترسناک: با وجود پیشرفت سکانس های ترسناک در انیمه نسبت به مانگا، افت این سکانس ها باز هم نسبت به رمان قابل ملاحظه است. انیمه و مانگا «دیگری» بیشتر از ترسناک ، معمایی و راز آلود هستند؛ درصورتی که رمان ابدا اینگونه نیست.

موسیقی متن و اوپنینگ این. انیمه در ارزشمند کردن آن بی ثمر نبودند. موسیقی مدرن ژاپنی با فضای تاریک و پر رمز و راز این انیمه هماهنگی کامل دارد و مخاطب را درمون خود ‌می‌کشد؛ کمتر کسی می‌تواند تحت تاثیر موسیقی جذاب این انیمه قرار نگرفته و در داستان غرق نشود. موسیقی اوپنینگ این انیمه نیز برخلاف سکانس های آن می‌تواند تا حدودی حس ترس را در مخاطب ایجاد کند. موسیقی اندینگ اما یک موسیقی کاملا آرام و مخاطب را پس از تلاتم ها و شرایط استرس زای انیمه آرام می‌کند.

در انتها لازم به ذکر است که کمتر انیمه ای پیدا می‌شودکه با تمامی سلایق همخوانی داشته باشد. انیمه «دیگری» اثری متفاوت و به یاد ماندنی است که بر دل افرادی با سلایق متفاوت می‌نشیند. پیشنهاد می‌شود این انیمه جذاب و دیدنی را از دست ندهد.

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. Avatar ابوالفضل میگه
    3
    2

    خوب بود ولی ای کاش اسم های ساده تری انتخاب می کردن

  2. Avatar charming hearler میگه
    7
    1

    من دیدمش انیمه خیلی اوکی و خوبی بود البته بعضی صحنه هاش ممکنه زیاده روی کرده باشن توش ولی در کل انیمه ی عالی و خوبیه