اگر با دیدن تیتر این مقاله روی آن کلیک کرده اید، به احتمال زیاد با کره جنوبی و محصول داغ این روز های داستان نویسی این کشور آشنایی دارید: “مانهوا” یا “وبتون“؛ کتاب های تصویری که در دهه گذشته با کمک اینترنت درحال تصرف صنعت محتوا برای داستان دوستان بوده، و به نظر میرسد که توانسته اثر ماندگاری از خود به جای بگذارد.
اما اگر شما هم مثل من برای چند مدتی این دنیای جدید از محتوا را دنبال کرده باشید، احتمالا متوجه مشکل اساسی آن شده اید؛ به نظر میرسد هیچ ایده اورجینالی در این صنعت وجود ندارد.
کسی نمیتواند بگوید این سیلاب داستان های فانتزی افتاده که کل صنعت را گرفته است، از کجا سرچشمه میگیرد؛ شاید از موفقیت شدید یک یا چندین اثر دیگر، شاید هم از طبیعت داستان ها و الگوهای اخلاقی کره ای ها…هر چیزی که باشد، این موج در طی چند سال گذشته به قدری بزرگ شده و قوت گرفته که میتوان گفت درحال غرق کردن کل صنعت مانهوا در خود است؛ منطقی هم به نظر میرسید، چرا وقتی میتوان با بازسازی یک داستان افتضاح برای هزارمین بار سود کلانی کسب کرد، به سراغ خلاقیت و سود تضمین نشده بروند؟ اما هدف از این مقاله سرزنش صنعت داستان نویسی کره نیست؛ بلکه معرفی آن مرواریدی است که شما در میان هزاران سنگ بی ارزش به دنبال آن هستید؛ “cheolsu saves the world” یک سای-فای علمی تخیلی متوسط، ولی امید بخش است.
داستان راجع به یک کارمند ساده به نام چول-سو است، فردی که در زندگی اش دستاورد های زیادی نداشته و در اواخر میان سالی زندگی خود را به عنوان یک کارمند مطلقه در کره جنوبی میگذراند، تا این که یک روز بشریت متوجه میشود یک شهاب سنگ غول پیکر درحال پرواز به سمت زمین است. بشریت، طبیعتاً عاجزانه سعی میکند این شهاب سنگ را منحرف کند، اما موفق نمیشود و برخورد آخر، اجتناب ناپذیر اتفاق می افتد؛ اما به دلایلی نامعلوم، آگاهی چول-سو در زمان سفر کرده و به نوجوانی اش برمیگردد. حالا قهرمان داستان ما نجات بشریت را وظیفه خود تلقی میکند و…
اول از هر چیز، چول-سو یک داستان بی نظیر و سراسر لذت نیست. مهم نیست چقدر عاشق علم و فضا باشید، خواندن این اثر نهایتا در نقطه ای برای شما حوصله سر بر خواهد بود. سرراست بگوییم، پلات لاین(plot line) داستان فاقد هر گونه پیک(peak) یا داونی(down) است و گاهی اوقات به شما احساس این را میدهد که درحال خواندن دفترچه خاطرات کودکی ده ساله از زندگی روزانه اش هستید؛ چون آنچنان کشمکشی پیش نمیآید، طبیعتاً با در نظر گرفتن این کمبود کشکمش، کرکتر ها هم رشد چندانی نمیکنند و حتی رشد های شخصیتی هم که دیده میشوند اکثرا شتاب زده و اعمال شده به صورت اجباری به نظر میرسند، اما هیچ یک از اینها مهم نیست، زیرا چول-سو یک نشانه است.
میزان چیرگی ژانر فانتزی-تناسخ به قدری روی خروجی هنری کره چیرگی داشته، که بیشتر مخاطبان از وجود آثار دیگری در این دسته بندی مطلع نیستند؛ متاسفانه، مانهوا کره ای به بزرگی مانگا ژاپن نیست و یک تولید کننده کوچک در این میدان، مجبور است برای کسب درآمد محبوب ترین ترند ها را دنبال کند؛ اما با موفقیت آثار متفاوتی مثل چول-سو یا بوکسر “the boxer”، آینده ای که در آن خالقان بتوانند آزادانه بنویسند و با خلق آثاری مانند شکارچی کلاس خودکشی “SSS-class suicide hunter” مجبور به زنجیر کردن آثار خود با عناصر همه پسند نباشند، بعید و دور از انتظار نیست.
همچنین بخوانید:
دونگهوا (Donghua) چیست؟ : سفری در دنیای انیمیشنهای چینی