خلاصه داستان فیلم
در یه شب سال نو، سه بی خانمان توکیو، مرد میان سالی به نام گین، دختر دبیرستانی به نام میوکو، یه مخالف جنس پوش سابق به نام هانا، زمانی که در کیسه ها و سطل های بزرگ آشغال در حال جستجو برای یه هدیه سال نوی احتمالی برای خودشون بودن، به ناگاه گریه بچه ای توجه اونا رو جلب میکنه. هانا، ایمان میاره این بچه هدیه ای از طرف خداست در حالیکه نمی تونه بچه ای از خودش داشته باشه. عهد می بنده مراقب این بچه دختر رها شده باشه و با همدیگه شروع به جستجو دنبال مادر بچه می کنن.