خلاصه داستان سریال
میسویوشی تادا,پسری که ذهنیتی از عشق ندارد , هنگامی که در حال عکس گرفتن از درختان شکوفه های گیلاس است با ترسا وایگنر, دانش اموزی انتقالی از لوکزامبورگ ملاقات میکند.ترسا بعد از رسیدن به ژاپن گم و از هم سفری اش جدا شده است. میتسویوشی به او کمک میکند و او را به کافی شاپ پدربزرگش میبرد.