خلاصه داستان فیلم
یک طوفان برفی غیر معمول در توکیو شروع میشه و سیلر سنشی کشف میکنن که ملکه شیطانی برفی کاگویا، میخواد تمام زمین رو منجمد کنه. الان به سیلر سنشی داخلی بسته ست که به همراه خارجی ها این ملکه رو شکست بدن. در همین حال، لونا عاشق یه فضانورد انسان به اسم کاکرو میشه که دوست دخترشم فشنوردیه که به زودی قراره به ماموریت بره. کاکرو مریض میشه و لونا آرزو میکنه کاش انسان بود که بتونه بهش کمک کنه.